مدتی است که به مهر دوست عزیزم فربد افتخار آن را دارم که عشق خود به زندگی، فلسفه و مهربانان را در کانال تلگرامی راه نیاکان بازگو کنم. از این بین پیامهای صبحبخیر و شبخوش عاشقانه یا مثبت است که توجه ویژهای را به خود جلب کرده است و طرفداران زیادی دارد. برای این که علاقمندان بیشتری به این پیامها دسترسی داشته باشند و بتوانند با آن به زندگی خود رنگ و بوی عاشقانه بزنند، این پیامها را جداگانه در اینجا هم درج میکنم. از همه عزیزان و دوستانی که در همه دورانها عشق را به من آموختند و مهرورزی را با هم زندگی کردیم و میکنیم بسیار زیاد سپاسگزارم.
صبحبخیرها
- از سبزهها هر چند دورم، نجوای پرشوری به گوشم میرسد.
- جوانههای سرخ و قلههای پربرف، فقط لبخند نیاز دارند.
- امروز صبح کنسرت پرندهها شنیدنیتر بود: با هوای پرطراوت و شکوفههای شبنم.
- ابر و باد و گلهای زرد، انرژی مثبت امروز را فراهم کردهاند.
- طلوع لبخند تو، آغاز جشن بامداد است.
- یک صبح لبخند با هزاران سال معنای زندگی از نخستین فیلسوف جهان هدیهای است برای انسانها. انتخاب با ماست: از فلسفه و مفهوم تازه گردانیدن زندگی استفاده کنیم چنان که الهامبخش برترین فلاسفه بوده یا ذر نادانی بمانیم و به کارگروههای سطحی، تعصب کورکورانه و آموزشهای بیروح و بیجهت ببالیم. چشم دلمان آفتابتر.
- میخواهم وجودم را در آفتاب نگاهت غوطهور کنم.
- برف روی گلهای یاس زرد! گفت: اومدم بگم خداحافظ! با مهر بوسیدمش؛ آب شد و چکید روی زمین و لبام موند روی یاس زرد. روزمون پرمهر.
- امروز همون روزیه که منتظرش بودم: روز شروع رویاهام.
- یه مرد سالخورده هست که جذام، طاعون و کرونا روش تاثیر نداشته و نداره؛ خیلی سنش زیاده و هنوز شاد و سرحاله در رو براش باز کنیم. هرگز ویروس نداره در رو به روش باز کنیم. جز بهار نداره در رو به روش باز کنیم. خنده رو به دلمون هدیه میده. در رو به روی عمونوروز باز کنیم.
- از لابهلای ابرها دستت رو آوردی، دستت رو گرفتم و روزم روشنترین شد.
- شادی رو لازم نیست بخرم. صدای پرندهها، جوونهی برگها، پر از شادیه.
- امروز قشنگترین صبحه، قشنگترین ابره، قشنگترین لبخند. روزمون شاد شاد.
- لابهلای سبزهی سروها و کاجها، همان بازماندگان زمستان، شکوفههای یاس زرد چشم و دلم را نور بهار بخشیدهاند. چشم و دلمان همیشه روشن.
- از خورشید تا من یک آفتاب فاصله است؛ از من تا تو یک سیب سرخ.
- شکوفههای ارغوان چه میگویند: زندگی، شادابی، بهار.
- امروز یه روز عالیه؛ شاد باشیم.
- ابر هست، تو هستی و چشمانی پرجادو. بهترین روز امروز است.
- روز را آفتاب آغاز کرده، لبخند ادامه میدهد.
- امروز چشم باز کردم که تغییر کنم بشم همون که آرزوشو دارم.
- انتخابهای امروزم چیست؟ آیا واکنشهای امروز را انتخاب کردهام؟ شاد، مهربان، بالبخند، آرام، فروتن؛ قبل از هر سخنی خوب فکر کنم؛ پیش از جواب به هر متنی به یاد بیاورم: شاد، مهربان، آرام و فروتن.
- خورشید در آغوش من است و دستم در دست آسمان. روز شاد.
- بهترین چیز زندگی اینه که هر بامداد، یه فرصت تازه داریم تا آدم شادتری باشیم.
- صدای پرندهها رو میشنوم انگار میگن تابیدن رو از خورشید یاد بگیر: گرم باش و پرنور. هفتهای درخشان پیش رومون.
- کمی پیادهروی چند نفس عمیق، یک لبخند. روزمون شاد.
- قدم زدن زیر باران لذت دارد اگر فقط مثبت بیندیشیم اگر به آواز پرندگان عاشق گوش دهیم.
- صورتم رو بالا گرفتم، بارون نوازشم میکنه و قلبم بدون چتره: عاشقه! دوستت دارم.
- حتما خوب خوبیم. حتما با وجود ناملایمات انتخاب خودمون رو کردیم و شرایط بیرون هر چی باشه انتخاب خودمون رو کردیم: قوی و شاد.
- پنجره باز، دمنوش گرم، کشش به بدن. لذت زندگی همینهاست.
- نخستین روز هفته آب و هوای تهران داره تاکسی میگیره میگه: “اول بهار”. روز، هفته و ماهی عالی داشته باشیم.
- امروز صبح پا شدم و دیدم پروانه شدم بعد مدتها زحمت و تنیدن پیله دور خودم.
- دیروز تمام شد مانند رویایی شیرین. امروز پرامید تابید مانند آواز مرغ عشق. هفتهای پرمهر داشته باشیم.
- از ستیغ کوه تا لبخند من راهی نیست: با من بیا.
- اندیشهام را باز کردم، به ابرها خورد. دلم را گشودم، به موج دریا خورد و تو ندیدی حتی نشنیدی همچنان دوستت دارم.
- همه کس همه چیز دست به دست هم دادن که من پیش برم بیشتر و بیشتر.
- احساساتم، عشقم نمیذاره بجز تو چیزی به فکرم برسه. خیلی عالیه. روزی شاد و عالی داشته باشیم.
- روشنترین سپیدهدم را قضاوت ما تعیین میکند. عشق بورزیم، بدون قضاوت.
- صدای گنجشکها همه جا را پر کرده، چقدر زود بیتاب بهار شدند. اگر دل من هم جیکجیک میکرد…
- صبح رو مثل یه جعبه مدادرنگی بزرگ باز کردم. برای امروز رنگ نارنجی رو انتخاب کردم. انتخاب با ماست.
- خورشید از پلک پایین تو سر برآورد و شادی از لبان خندانت.
- طراوت آغوش ابر بهمون میگه بامدادمون تازه.
- دنبال یه پرتو خورشید بودم، حضورت نورهای دیگه رو محو کرده. روزگارمون پرطراوت.
- کمانهای رنگین جانم را، روحم را، رنگ شادمانی زده.
- عاشقتم! مثل چی؟ هیچی نمیتونه نشون بده چقدر… عاشقتم، مثل من. روزمون پر محبت.
- چرا به دامن سپید کوه نمیرسم. کاش دستانم به اندازه رویاهایم بلند بود.
- با شادی میآیم با شادی میروم. بامدادمون سرشار شادی.
- آفتاب درخشنده و دامن بلند و سپید برف. فقط میرقصم و شادمانم چه که آغاز هفته درخشانتر از این نمیشود.
- نفهمیدم چی صبح بیدارم کرد؟ خورشید درخشان؟ یا شوق دیدن تو؟ آدینهمون شاد.
- هر بامداد نخستین نگاه به من، تویی. روزی عاشقونه داشته باشیم.
- ابرها آمدهاند برف پاک تنها نمیماند دستهای ما باز خیس میشوند: دستان گرممان.
- با یه صبح تازه همون لبخند همیشگی: بامدادمون سرشار مهربونی.
- من از بوی برف مستم و با آسمون همدست، برای ادامه مستی و شادی. لبخند بزنیم.
- برفها به نرمی با صدای طریفی میشینن و تو رو صدا میکنن: به راستگویی، به شادابی.
- ماهرانه زندگی کنیم، قدرتمند و پرانرژی. خود را برای تغییر و تبدیل به هر آنچه بهترین است آماده کنیم خالق عشق و زیباییها باشیم. آغاز هفتهمون شاد.
- برای یه روز تعطیل برنامهتون چیه؟ پیکنیک؟ سفر کوتاه؟ نمایش؟ سینما؟ قدم زدن در پارک؟ برنامه من خنده و لبخنده، هر جا باشم.
- با یه شاخه گل یا یه جفت جوراب یا یه بوسه: نشون دادن عشق مهمه.
- تو چقدر درخشانی، مهربونی و دوستداشتنی. روزمون سرشار مهربونی.
- ابر در آسمان سنگینی میکند. من لبهایم را مانند بال گشودهام. شاید با رنج: پیش به سوی پرواز.
- انگار همه عمرم امروزه، بیدار شدن با بوسه خورشید. کاش امروز تموم نشه. بامدادمون شاد شاد.
- دهانم باز بود و بلورهای برف را میبلعیدم مانند بلور گرم دستت که دستم آن را میبلعید. روزمون پر از مهربونی.
- زیباترین بامداد رسید همین امروز همین لبخند.
- آفتاب با همه مهربانی به ما صبحبخیر میگوید و تقلید میکنیم و با دنیایی دوستی و مهربانی: درود و روزبخیر.
- فقط آواز روی لبم بود وقتی چشمم باز شد. به گمانم بوسه پیش از بیداری، از لبان گرمت طلوع کرده. روزمون سرشار مهر و دوستی.
- کوههای سپید با نگاه تو بیدار شدند حتی زیر برف!
- خواستم با شعر، طلوعت را تماشا کنم. گفتی بامداد آدینه فقط با شادی. آدینهمون شادمانه.
- بامداد است و لابهلای درختان، که پرندگان و جویبار همدست شدهاند و برای گوشم جای خالی نگذاشتهاند، جز پروازِ دل حرفی نمیماند.
- نخستین روز سال نو میلادیست؛ بهانهای دیگر برای شاد بودن، برای با هم بودن، برای از ته دل خندیدن. شادباش فراوان.
- احساس میکنم جادوی نگاهت صبح را شادتر از همیشه طلوعتر میسازد.
- دیگر از صبح خبری نیست چون عشق جایی برای هیچ چیز دیگر باقی نگذاشته است. بامدادمون پر مهر.
- امروز شروع میکنم همون کاری رو که دوست دارم، امروز یه روز دوستداشتنیه.
- کوه دامن سپید چیندار پوشیده و هوا لطیفترین عطرش رو زده. همه منتظر دیدن لبخندتن. بهترین روز و شادترین هفته برای ما.
- توی لباس سفید زیباتر شدی. یاد اون آتیش افتادم که وسط برفا روشن کردیم. آدینهمون گرم مهر و دوستی.
- فکر کردم برای چی باید بیدار بشم؟ به یاد دستای تو افتادم.
- یه آرایش هست که صورت مرد و زن رو زیباتر میکنه: لبخند. روزمون زیبا.
- نفس عمیق کشیدم فقط مهربونی رو یادم آورد. صبحمون پر از مهرورزی.
- معجزه در هواست. ذهن ما میتواند آن را به زندگی ما بیاورد؛ اگر بخواهیم؛ اگر انتخابش کنیم. روزمان معجزهوار.
- نخستین کسی که امروز دیدم آدم برفی بود. خواستم در آغوش بگیرمش، نگذاشت. گفت: عاشقتم ولی لازم نیست کنار هم باشیم. زندگیمون سپید سپید.
- تولدت مبارک خورشید شادمانی. هفتهای آفتابتر از دلهامون پیش رومون.
- یه پیادهروی، یه ورزش سبک من رو برای یه روز شادابتر آماده کرده. نفسمون عمیق.
- امروز صبح باید شروع کنیم. بهترین روز امروزه.
- جاذبه زمین روی من اثری نداره. نگاه تو من رو روی زمین نگه میداره
منتظر بخشهای بعدی باشید.