شهریور ۱۳۹۳-
با گذر زمان ، میرود، همه چیز از یاد میرود
و فراموش می کنیم چهره ها و صداهارا
و قلب را که دیگر نمی طپد
دیگر زحمت جستجو در دوردستها را به خود نمی دهیم
رها می کنیم ، و این بسیار بهتر است
با گذر زمان ، میرود، همه چیز از یاد میرود
کسی که دوستش داشتم،کسی که در زیر باران به دنبالش گشتم
کسی که به گمانم در نگاهی شناختم
در میان خطوط ،در میان کلمات، زیرآرایش ها
و در میان عهدی دروغین که در آن شب بستیم
با گذر زمان همه چیز محو می شود.
با گذر زمان ، میرود، همه چیز از یاد میرود
حتی شیرین ترین خاطرات
که بسیار برایمان جالب بودند
در آن مغازه کوچک،در میان شعاعهای مرگ می گردم
همان غروب شنبه ای که محبت مرا تنها رهایم کرد.
با گذر زمان ، میرود، همه چیز از یاد میرود
کسی که بی هیچ دلیلی تمام باورم بود
کسی که به او گوهر دادم و چیزهای بیخود
و کسی که روحم را به خاطرش به پشیزی فروختم
و کسی که در پی اش مانند یک سگ دویدم
با گذر زمان همه چیز می رود
با گذر زمان همه چیز بهتر می شود
با گذر زمان ، میرود، همه چیز از یاد میرود
و ما فراموش می کنیم احساسات و صدای کسانی را که
با بیچارگی به ما می گفتند:”زیاد دیر برنگرد،از همه مهمتر مواظب باش سرمانخوری.”
با گذر زمان ، میرود، همه چیز از یاد میرود
و همچون یک اسب خسته احساس پیری می کنیم
و در تختخواب سرنوشت شوم احساس سرما می کنیم
واحساس تنهایی که شاید احساس راحت تری ست
و احساس فریب خوردگی برای تمام سالیان از دست رفته
و اینگونه است
که با گذر زمان دیگر عشق نمی ورزیم، عشق نمی جوییم
با سپاس از Arc en ciel که برگردان فارسی این آواز زیبای فرانسوی با صدای Leo Ferre را در سایت lyricstranslate گذاشته است.