زندگی مانند یک مسیر طولانی است، پر از سربالایی و سرازیری. یک روز احساس می کنیم همه چیز عالی است و بهتر از این نمی شود. روز دیگر زندگی را به صورت یک فضای پر از چالش و دشوار در می یابیم. اگر چنین حسی نسبت به زندگی دارید، عالی است!! چرا؟ زیرا شما تنها نیستید و مانند بقیه انسان ها هستید.
هر کسی ناچار است با چالش زندگی رو به رو شود. هر چه بیشتر درباره روش های مواجهه با چالش بدانیم، بهتر می توانیم تحت فشار زندگی سرِپا بمانیم و آرامش خود را حفظ کنیم.
در این نوشتار به چندین راهکار خواهیم پرداخت که به ما کمک می کنند از پس چالش های زندگی بر بیاییم. ناگفته پیداست که هر کسی روش ها و راهکارهای ویژه ای برای برخورد با چالش دارد. این کاملا درست است! با وجود این، گاهی در اوج چالش تمرکز ما بر هم می خورد و راه ها یادمان می رود. هر وقت خواستید راه های مقابله با چالش را مرور کنید، به این نوشتار برگردید و آن را دوره کنید.
اگر با هر چالشی در زندگی برخورد کردیم، این ده کار می تواند نجات بخش ما باشد.
با وجود این که شاید ندانیم در آینده چه پیش می آید، ما باید برای حالت های متعدد برنامه ریزی داشته باشیم. به سال های رفته عمر خود نگاه کنیم. ببینیم با چالش هایی که تا اکنون پیش آمده، چگونه رو در رو شده ایم. از آنها چه یاد گرفته ایم. با همین تجربه ای که داریم برای این چالش تازه برنامه ریزی کنیم.
پیش از برنامه ریزی باید هدف را تعیین کنیم. از این چالش در بهترین حالت چه مزیتی نصیب ما خواهد شد؟ این هدف را سرلوحه کار خود قرار دهیم. هر انتخابی که در مسیر این چالش پیش روی ما قرار می گیرد، باید راه حلی داشته باشد که به هدف ما نزدیک تر است.
گاهی حتی پیش از این که چالش پیش بیاید، برنامه ریزی می کنیم. به عنوان نمونه، در جایی مشغول کار هستیم. یک روز ممکن است دیر برسیم، یک روز شاید کار را بموقع نرسانیم و هزار چالش دیگر. خوب است وقتی را اختصاص دهیم و پیش از بروز این چالش های قابل پیش بینی، برای آنها برنامه ریزی کنیم.
هر کسی در زندگی خود روزهای سخت دارد. برخی شاید حتی این روزهای سخت را از دیگران پنهان کنند اما بدانیم کسی نیست که بدون چالش زندگی کند.
خوب است بدانیم هر چالشی که امروز ما با آن رو به رو هستیم، افراد دیگری هم هستند که همین الآن یا پیش از این، با آن رو به رو شده اند و آن را پشت سر گذاشته اند. ما تنها نیستیم! پس شاید خوب باشد با دیگران، با دوستان، درباره چالش خود صحبت کنیم. شاید راه حلی نداشته باشند اما گفتن احساسات منفی خودمان به وضعیت ذهنی و روحی ما کمک می کند.
ما تنها نیستیم! حتما در اطرافیان ما کسانی هستند که می خواهند به ما کمک کنند. بناید خجالت بکشیم! باید از آنها درخواست کمک کنیم. یک عضو خانواده، یک دوست صمیمی، یک استاد، یک همکار یا یک فرد غریبه شاید همان کسی باشد که کمک او، به چالش ما پایان بدهد. از دیگران کمک بخواهیم.
با بروز ندادن احساسات مان، آنها از بین نمی روند. خوب است احساسات خود را کمی کنترل کنیم اما در جا و زمان مناسب، باید احساسات خود را بروز دهیم. اگر این کار را نکنیم، این احساسات منفی و سرکوب شده، سلامت ما را به خطر می اندازد.
گاهی با خود خلوت کنیم و احساسات خودمان را بررسی کنیم. ببینیم این چالش چه احساسات منفیای در ما به وجود آورده است. آنها را نام ببریم. شاید حتی خوب باشد احساسات مان را بنویسیم. اگر امکانش را داریم با یک دوست مطمئن یا مشاور روانشناسی درباره احساسات خود صحبت کنیم. به اشتراک گذاشتن احساسات مان با دیگران، ما را سبک می کند و بهتر می توانیم بیندیشیم و عمل کنیم. گاهی به کار بردن روش های مدیتیشن و ریلکسیشن به ما کمک می کنند و حال مان بهتر می شود.
درخواست کمک کردن و قبول کردن کمک دیگران دو روی یک سکه هستند. با آغوش باز، کمک و پشتیبانی دیگران را در حمایت از خود پذیرا باشیم. حتما در اطراف ما کسانی هستند که ما برای شان اهمیت داریم. اگر بدانند ما کمک می خواهیم، حتما به کمک ما می آیند. آنها را از خود نرانیم و به آنها فرصت بدهیم به ما کمک کنند.
همان ضرب المثل قدیمی است: «از هر دست بدهی، از همان دست می گیری.» ما خودمان درون یک چالش غوطه وریم؛ با وجود این، اگر می توانیم با یک پیشنهاد یا با بازگو کردن یک تجربه به فرد دیگری که در چالش است، کمک کنیم، حتما این کار را بکنیم. کمک به دیگران برای خودمان هم خوب است، به ما حس شادمانی می دهد و اعتماد به نفس ما را بالا می برد.
اگر از شکست بترسیم یا اگر از تصمیم گرفتن بهراسیم، آن وقت کوچک فکر می کنیم. به همین راحتی همه چیز علیه ما میشود! نباید بترسیم! اگر می خواهیم در زندگی دستاوردهای خوبی داشته باشیم، باید تا حدودی ریسک را قبول کنیم. چالش هر قدر می خواهد بزرگ باشد، ما هم باید بزرگ فکر کنیم. نباید رویاهای زندگی خود را از یاد ببریم. اگر رویاهای بزرگ در سر داریم، دستاوردهایی بسیار بزرگ منتظر ما هستند. اندیشه ها و رویاهامان را در کنترل خود نگه داریم: مثبتِ مثبت!
همان چیزی که فکر می کنیم: می شود واقعیت زندگی ما! دهن خودمان را طوری آموزش دهیم که مثبت بیندیشیم. مثبت اندیشی به زمان و تمرین نیاز دارد. ابتدا باید ذهن خود و احساسات خودمان را خوب بشناسیم. تکنیک های مدیتیشن و خودآگاهی می توانند در این زمینه کمک کنند. به عنوان نمونه، از تمرین نفس عمیق شروع کنیم. حداقل هر ساعت یک تا پنج نفس عمیق بکشیم.
به هیچ اندیشه ای اجازه ندهیم در ذهن ما لنگر بیندازد و ماندگار شود. همه فکرها باید بیایند و بروند. این ذات زندگی است: گذرا و در حال تغییر. پس ما هم نباید اجازه دهیم هیچ تفکر منفی در ذهن ما باقی بماند.
درباره مثبت اندیشی، یک نوشتار کامل در همین وب سایت وجود دارد. برای مطالعه مقاله «با مثبت اندیشی زندگی خود را تغییر دهیم» اینجا کلیک کنیم.
چالش یکی از لازمه های لذت بردن از زندگی است. برای نوجوانان امتحان درسی یک چالش است و شاید برای بزرگسالان انجام یک وظیفه دشوار در حرفه خود. چالش را بپذیریم! ما می توانیم به بهترین نحو، از پس آن بر بیاییم. مقاومت و تحمل کلید پیروزی بر چالش های زندگی است.
تسلیم شدن یعنی نه عرضه انجام کار سخت را داریم، نه می خواهیم در زندگی چیز بیشتری یاد بگیریم. پیش از تسلیم شدن، از اطرافیان و دوستان کمک بگیریم. احساسات مان را بروز دهیم. برنامه ریزی کنیم. حتما بر چالش غلبه می کنیم. ما پیروز میشویم!
برای رسیدن به هر هدفی چندین و چند راه وجود دارد. برای هر فرد، یکی از این راه ها بهترین راه حل است. به جای این که زیاد تلاش کنیم، هوشمندانه کار کنیم. یعنی اول، هدف را مشخص کنیم. دوم برای رسیدن به آن هدف برنامه ریزی کنیم. تحقیق و سوال کنیم. ببینیم کسانی که پیش از ما با همین چالش رو به رو بوده اند، چه کرده اند. از تجربه دیگران استفاده کنیم. از همه مهم تر، روی دانش و توانایی خودمان برای انجام عالی این چالش حساب باز کنیم.
اگر شما هم راه حلی برای غلبه بر چالش های زندگی می دانید لطفا به عنوان کامنت در زیر همین متن اضافه کنید.