فکر می کنید چرا یک جیره خوار جمهوری اسلامی سال ۱۳۸۷ چند جلسه مصاحبه شفاهی با روانشاد دکتر فرهنگ مهر را در آمریکا انجام می دهد اما تا سال ۱۳۹۷ یعنی بلافاصله پس از مرگ فرهنگ، آن را چاپ نمی کند؟ من قضاوت نمی کنم.
با وجود این، کتاب همچنان خواندنی است.
در این کتاب، دوران دانشجویی فرهنگ در ایران و سپس انگلستان و آزادی نسبی سیاسی و اعتقادی دانشجویان، فکر آدم را تا کجاها پر می دهد، آن هم امروز که ده ها اتوبوس نیروی ضد مردمی حکومت دورادور دانشگاه امیرکبیر، دانشجویان را تهدید و ضرب و شتم می کنند.
دکتر مهر از همه چیز یاد می کند از عبدالحسین بهنیا که بی تردید الگوی کاری وی بوده: انسانی پاک، راست گفتار، نیک اندیش و درست کردار، محکم و راسخ. در عین حال فسادهای موجود مانند کارهای غیرقانونی اسدالله علم را به طور واضح می گوید. دکتر مهر به خوبی نشان می دهد که روند تصمیم سازی هایی که وی به هر ترتیب در آن نقش داشته مانند رد کاپیتولاسیون آمریکا پیش از اغتشاش روحانیون چگونه رقم خورده و اظهار می کند که عدم آگاهی رسانی عمومی این جلسات تصمیم سازی، نقطه ضعف بزرگ حکومت محمدرضا پهلوی بوده است. وی از دانش و ثبات رای و انصاف محمد رضا پهلوی می گوید در عین این که نمونه هایی از تصمیم سازی های اشتباه و بی انگیزگی وی در سال ۱۳۵۷ را در کنفرانس رامسر بیان می کند. سخنرانی شجاعانه فرهنگ به دعوت اشرف پهلوی و راستگویی وی که البته به از دست دادن پست وی منجر شد، شاید نقطه عطف منش نیک این مدیر کار کشته ایرانی به شمار می آید که در برابر قلدری هیچ مقامی حاضر نیست به جامعه و حقیقت پشت کند، حتی برای مقام. روشنگری درباره سخنان حسین فردوست و نقطه نظر آمریکایی ها درباره ایران پس از انقلاب، نکات ظریفی را برای خواننده مطلع درباره وقایع بهمن ۱۳۵۷ روشن می کند. بدون شک بخشی از صحبت های فرهنگ به زرتشتیان اختصاص دارد. در این زمینه گفته طلایی فرهنگ جالب است که کاش سرمشق کسانی باشد که مسوولیت جامعه را به عهده دارند و به راحتی به نام جامعه، به جامعه خیانت می کنند و تا کمر خم می شوند و سازش خیانت گرانه می نمایند:
از دکتر مهر می پرسند: چرا زرتشتی ها با انقلابیون همراه نشدند و با آنها یا با آیات عظام مذاکره ای نکردند؟
دکتر مهر پاسخ می دهد: جوابش خیلی روشن است. اسلام می گوید… کفارذمی … باید شهروند درجه دوم باشند. نمی توانند قاضی شوند نمی توانند وزیر شوند و … خب، حالا زرتشتی ها بیایند بگویند آقایان مسلمان ها، آقایان آخوندها، ما با شما علیه شاه همراهی می کنیم که شما بیایید مستقر شوید و ما را از همه حقوق مان محروم کنید؟
دکتر مهر از نمونه های بارز تروریسم حکومتی بعد از بهمن ۱۳۵۷ یاد می کند، دلایل عدم همکاری سیاسی با شاپور بختیار در پاریس را بر می شمرد، می گوید که حاکم بی انصاف شرع وقت چگونه قبل از حتی دیدن او برایش حکم اعدام صادر کرده بود، داستان در به دری پس از بهمن ۱۳۵۷ را می گوید، از دعوت وی توسط مهدی بازرگان برای ادامه ریاست دانشگاه پهلوی شیراز می گوید و رد کردن عاقلانه آن توسط خودش و …
خوشبختانه پیش از این خاطرات دکتر فرهنگ مهر را با تمایل بیشتر به موضوعات جامعه زرتشتیان جهان خانم لیلا آلفونس به درخواست خود فرهنگ جمع آوری و تالیف کرده است که از شما دعوت می کنم برای دریافت بیشتر واقعیات این کتاب را که تصویر جلد آن را در بالا می بینید و البته به زبان انگلیسی است مطالعه بفرمایید و چهره کامل یکی از موفق ترین مدیران معاصر ایران را ببینید.