آبان ۱۳۹۰- تقریباً هر سال تابستان، زمانی که دانشجویان فرصت بیشتری می یابند، در پایگاه های خبری هازمان، در رسانه های چاپی و کاغذی و از زبان افراد می شنویم و می خوانیم که همت، تلاش و پشتکار جوانان غیور هازمان در کانون دانشجویان زرتشتی حماسه ای تازه خلق می کند.
می خوانیم و می شنویم که یک گروه از جوانان حدوداً بیست ساله، که صاحب یکی از کم ثروت ترین نهادهای جامعه زرتشتی هستند و هنوز توشه ای از تجربه هم ندارند، به واسطه اندیشه نیک، ایمان به کارهای گروهی، سعی زیاد و استفاده از تمام خرد و توان خود به صورت جمعی به ثمره های بزرگ دست می یابند.
جالب است بدانید این اتفاق در حالی رخ می دهد که گاهی فلان ارگان بزرگ و متمول جامعه به آنها قول مساعدت یا همکاری می دهد ولی زمانی که پای اجرای آن می رسد، پیمان می شکند. این عزیزان در حالی این کارهای بزرگ را به پایان می رسانند که گاه برخی افراد باتجربه و صاحب منصب جامعه کارهای آنها را به سخره می گیرند یا اگر بتوانند چوبی لای چرخ آنها می گذارند. جای تاسف دارد که بگویم این امر چیز تازه ای نیست.
باید یادآور شوم که همه این نتایج را این عزیزان بدون ادعا، بدون داشتن هرگونه رسانه قوی و بدون تلاش برای خودنمایی به دست می آورند. آنها روزنامه ای ندارند که در صفحه نخست آن به « منم! منم! » بپردازند، رسانه اینرنتی ندارند که هر کلامی که از ذهنشان خارج می شود را با پنج تا عکس رنگی و … به من و شما بازشناسانند و نیازی هم به آن ندارند. آنها دنبال پست و مقام در فلان مجلس و بهمان انجمن نیستند.
در مقابل می بینیم رییس یک انجمن متمول هازمان در صفحه نخست نشریه ای که با پول من و شما چاپ می شود یک سرمقاله می نویسد که تعداد افعال اول شخص مفرد به کار رفته در آن نزدیک به هشتاد درصد کل افعال آن را تشکیل می دهد: نوشته ای کوتاه که دست کم چهار- پنج بار کلمه « من » در آن به کار رفته و در کمال فروتنی ( !! ) با همین واژه « من » به کار گروهی اشاره می کند. آیا انجمنی که ثروت خود را برای اولین بندهای وظایف مندرج در اساسنامه خرج نمی کند اما وقتی نوبت به خرج کردن برای ارگانهای زیرمجموعه تحت هدایت غیرمحسوس همسر رییس می شود، …
چگونه است که برای امور واضحی که عموم مردم از آن حمایت و حتی قدردانی می کنند، با غرض ورزی جلوی پیشرفت جامعه را می گیرد و بقیه اعضای آن انجمن با کوله بار تجربه و استوار چون ستونهای تالار هیچ نمی گویند؟ آیاهمین بی تفاوتی ما، و عدم ابراز نظر شما نیست که به این گونه افراد اجازه می دهد با بی رحمی منابع ثروت جامعه را به هدر بدهند؟ می دانم اکنون بسیاری با عبارت « به ما ربطی نداره، ما که زندگی خودمون رو می کنیم.» از این جا به بعد را نمی خوانند. ولی بدانید که با این روند سال آینده ثروت انجمن بهمان می ماند دست لشکر فلان و شما به سبب خود شیرینی یک نفر نزد فرماندهان خود، باید همه پول سرویس فرزندتان، مخارج ساختمانهای آموزشگاه های زرتشتی، تمام هزینه ساختمانهای تالار پذیرایی و هزینه نگهداری سایر ساختمانهای زرتشتیان را خوودتان بپردازید یا این که مانند یک فرد غارنشین به کودک خود بیاموزید که ما فاقد هرگونه ریشه اجتماعی هستیم و به صورت فردی زندگی می کنیم!!
شما نجیب هستید و سکوت می کنید اما نتیجه سوء استفاده از نجابت جامعه همین است که می بینید. انتخاب با شماست. لازم نیست از منزل خود بیرون بیایید. فقط با درج دیدگاه های خود درباره نوشتارهای موجود در سایتهای برساد و امرداد و همازور هم می توانید تاثیرگذار شوید. این حداقلش است. شاید مثل جوانان جامعه فعالیت و همت نکنیم. فقط دیدگاه های خودمان را بنویسیم. همین! دستتان درد نکند.