چگونه می توان یک دانش آموز توانمند و یک فرزند شاد داشت؟ آیا دانش آموزی شاد حتما به موفقیت دست پیدا نمی کند؟ آیا یادگیری کودکانه در پیروزی فرزندان اهمیت زیادی ندارد؟ آیا برای شناسایی اختلال یادگیری خواندن، اختلال یادگیری ریاضی و به طور کلی اختلال یادگیری در کودکان برنامه ای داریم؟
بدون تردید همه والدین تلاش خود را به کار می گیرند تا شرایط لازم را برای سعادت و خوشبختی فرزندان خود فراهم کنند. به طور معمول، مشغله والدین به حدی زیاد است که برای آموزش و پرورش کودکان خود وقت نمی گذارند. در عوض، با سپردن کودکان و نوجوانان خود به کودکستان ها، مهد کودک ها و دبستان و دبیرستان، امیدوار هستند که فرزند آنها برای پیوستن به جامعه بزرگتر در آینده آماده شود.
کودکستان ها و مدارس چه چیزی را ندارند که به کودک یا نوجوان ما ارائه دهند؟ غربالگری سلامت روان کودک و سلامت روان دانش آموزان یکی از بزرگ ترین کاستی های کودکستان ها و مدارس بسیاری از کشورها به حساب می آید.
کودکی که از سلامت روان و سلامت ذهنی کافی برخوردار است، می تواند پله های نمو و یادگیری مهارت های هیجانی، عاطفی و اجتماعی لازم را فرا گیرد. اگر سلامت روان کودک به خوبی تامین نشده باشد، ذهن کودک آماده پذیرش و یادگیری نیست. عدم توجه به سلامت روان کودک می تواند هم روی یادگیری گفتار و حساب (یا همان ریاضی)، هم روی یادگیری مهارت های اجتماعی و ارتباطی وی تاثیر منفی یا حتی بسیار منفی بگذارد.
کودکی که از سلامت روان و سلامت ذهن برخوردار است، کیفیت زندگی بهتری را تجربه می کند. کودکی که به لحاظ روانی و ذهنی در سلامت به سر می برد، هم در خانه، هم در مدرسه موفق عمل می کند. او می تواند در خانواده و در جامعه کودکان و نوجوانان گلیم خود را از آب بیرون بکشد و درخشندگی آینده خود تضمین نماید.
پژوهش های معتبر پزشکی نشان می دهند که هر چه سلامت روان دانش آموزان بیشتر باشد، ذهن آنها برای دستیابی به موقعیت های درخشان در موارد زیر آماده تر است:
در واقع باید گفت اگر به سلامت روان دانش آموزان توجه شود، این عزیزان به لحاظ عاطفی/هیجانی و اجتماعی رفتارهای درستی از خود بروز خواهند داد. سلامت روان دانش آموزان باعث می شود درست بیندیشند، گفتار سنجیده داشته باشند و کردار پسندیده از خود نشان دهند.
دانش آموزی که از سلامت ذهنی و سلامت روانی کافی برخوردار است، می تواند استرس ها را به خوبی مدیریت نموده و از پس آنها بر بیاید. دانش آموزی با سلامت روانی ارتباطات انسانی سازنده برقرار می کند و در کارهای گروهی دردسرساز نیست. سلامت روان دانش آموزان به طور خودکار، آنها را به سوی گزینه های سالم سوق می دهد و از دوستان و محیط های سمی دور نگه می دارد.
تردیدی نیست که سلامت روان انسان در همه مراحل زندگی اهمیت زیادی دارد. در دوران کودکی و نوجوانی بدون سلامت روان، بهترین فرصت های یادگیری و آموزش مهارت های هیجانی و اجتماعی از دست می رود. به همین دلیل است که این قطعه گمشده از آموزش و پرورش کودک و نوجوان تا این حد مورد تاکید قرار دارد.
شاید حالت ایده آل این باشد که انتظار داشته باشیم، مسوولین کودکستان ها با به کار گماردن روانشناس کودک، به غربالگری کودکان به لحاظ سلامت روان بپردازند. این حالت ایده آل در همه جا میسر نمی گردد. والدین وظیفه دارند همان طور که به فکر سلامت روان خود هستند، و در مواقع لازم با روانشناس مشورت می کنند، همه فرزندان خود را در کودکی نزد روانشناس مسلط به روانشناسی کودک ببرند.
برخی از رفتارهای کودکان ممکن است از دید مردم عادی طبیعی به نظر برسد یا جزو اخلاق آنها تلقی شود اما یک روانشناس کودک یا روانپزشک متخصص نوجوانان به خوبی ریشه مشکلات روان و ذهن کودک را تشخیص می دهد و به سرعت در صدد رفع یا کنترل آنها بر می آید.
بنابراین والدین باید در مشورت درباره سلامت روان کودک پیشگام شوند. مادر و پدرها موظف هستند همه فرزندان خود را حداقل یک بار در سنین کودکستانی نزد یک روانشناس یا روانپزشک متخصص کودک ببرند. اطمینان از سلامت روان و سلامت ذهن کودک به معنی تضمین آینده روشن وی است.
اگر دانش آموزان یک دبیرستان از سلامت روان خوبی برخوردار باشند، مسئولین مدرسه در مدیریت دبیرستان مشکلی نخواهند داشت. بنابراین مدیران دبیرستان ها باید خودشان برای سلامت روان دانش آموزان پیشگام باشند. متاسفانه برخی از مدیران دبیرستان ها خودشان از توان روحی و روانی کافی برای چنین اموری برخوردار نیستند. بنابراین باز هم این والدین دانش آموزان هستند که وظیفه تامین سلامت ذهن و روان آنها را بر عهده دارند.
با توجه به این که نوجوانی یکی از حساس ترین سنین زندگی انسان بر شمرده می شود، لازم است والدین، هر فرزند نوجوان خود را در حدود سن چهارده سالگی نزد یک روانشناس یا روانپزشک متخصص نوجوانان ببرند. این مشورت از جهت اطمینان از سلامت روان دانش آموزان ضروری است و برای همه آنها باید به اجرا گذاشته شود. شاید حالت ایده آل این باشد که فرزند ما در موارد استرس زای آینده هم بتواند به یک روانشناس دسترسی داشته باشد تا به خوبی آنها را پشت سر گذارد.
سلامت روان برای همه ضروری است. همان طور که ممکن است یک فرزند دچار آپاندیسیت شود و به عمل جراحی نیاز پیدا کند، ممکن است دچار بیماری اعصاب و روان باشد و به کمک یک دکتر متخصص اعصاب و روان نیاز داشته باشد. هر چه زودتر بیماری روان کودک و نوجوان شناسایی شود، تاثیرات منفی آن در زندگی او کمتر خواهد بود. بنابراین باید با دقت و در نخستین فرصت، برای شناسایی و درمان بیماری های روانی نوجوانان اقدام کرد. این کار برای همه کودکان و نوجوانان یک ضرورت محسوب می شود.