منطقه سوادکوه از استان مازندران بدون تردید یکی از زیباترین مناطق طبیعت سبز در ایران به شمار می آید.
در نزدیکی پلیس راه پل سفید به دنبال تابلویی بگردید که جاده آلاشت را در غرب جاده نشان می دهد: جاده ای که به روستاهای پر شماری در ارتفاعات گوناگون بخش غربی سوادکوه می رود اما در بین آنها نام آلاشت از همه معروف تر و درشت تر است. چرا؟ بیش از یک قرن پیش نوزادی در خانه عمویش در انتهایی ترین و مرتفع ترین کوچه آلاشت به دنیا آمد و “رضا” نام گرفت. وی کسی بود که در پایان دادن به پادشاهی فاسد سلسله قاجار نقش مهمی ایفا کرد و راه آهن و ارتش ایران با نام وی گره خورده است. خانه محل زایش این مرد که تاثیر مهمی در تاریخ ایران گذاشت هم اکنون به عنوان موزه مردم شناسی آلاشت مورد استفاده است. اگر تاثیر این مرد میهن دوست بر تاریخ کشور نبود، شاید آلاشت نامی بسیار عجیب و نا آشنا بود مانند سایر روستاهای اطرافش. این جاده ۳۵ کیلومتر طول دارد و آسفالت است. کیفیت و پهنای آن در برخی جاها خطرناک می شود و رانندگی بهتر است با احتیاط باشد. جاده در حوالی روستای زیبای “لیند” بسیار دیدنی و جذاب می شود. مناظر این جاده بویژه در بهار با گلهای بنفش به قدری فریباست که نمی توان بدون چند نوبت توقف به پایان راه رسید.
در ورودی آلاشت که مردم آن معتقدند بسیار به آنها بی مهری شده است یک بلوار کوتاه هست. شهر آلاشت بسیار بزرگتر از تصور است اگر چه ساکنان کمی دارد. در نزدیکی موزه مردم شناسی، یک مغازه می بینید که با چند پله از سطح خیابان بالاتر است و یک منقل پایه دار در کنار آن که می توانید در آن ناهاری خانگی میل کنید: ناهاری هم سطح خط الراس کوه رو به رو و با منظره ای زیبا از یک جنگل کوهستانی نزد مردی مودب و فهیم.
به یاد حرف آن مرد اهل “کیوی” در استان اردبیل افتادم که می گفت: “شانس نداریم! آدم معروف شهر ما آقای صادق خلخالی بود که حتی روی مان نمی شود بگوییم با او همشهری هستیم.” آلاشت در انتهای یک جاده کوهستانی و پرپیچ است اما در روز شنبه ای که ما رفته بودیم دو خودرو از هم میهنان کرد ما آمده بودند برای دیدن از ساختمان موزه مردم شناسی آلاشت چه نام پر معنایی: مردم شناسی! مردم آلاشت شهرت شهر پله ای دورافتاده خود، در شیب یک کوه را مرهون “رضا” می دانند: مردی که در عین کم سوادی و خشونت زیاد و گاهی ظالمانه، میهن دوست و دوراندیش بود و حتی امروز مایه رونق و افتخار زادگاهش است.