مهر ۱۳۹۱-
آقای الف ساعت ۸ صبح از خانه خارج می شود و کیسه زباله خود را کنار درخت نزدیک در می گذارد. دوباره سوار خودرو گران قیمت خود می شود و باقیمانده سیبی که گاز زده بود را وسط خیابان پرت می کند و در مسیر خلاف (ورود ممنوع) خودرو خود را پیش می راند. گاز ماشین را طوری فشار می دهد که زودتر از دانش آموزی که به خط کشی خیابان نزدیک می شود از خیابان بگذرد. سیگارش را روشن می کند و برخوردش با مشتریان اثری از احترام ندارد. اگر آقای الف جامعه ما را ترک کند و از آن بیرون برود، جامعه چیزی از دست می دهد؟
دارایی اجتماعی ربطی به تعداد صفرهای رقم موجودی در بانک ندارد. هر فردی به عنوان یکی از واحدهای تشکیل دهنده جامعه به واسطه گفتار و رفتار خود در جامعه تاثیری مثبت یا منفی می گذارد. رعایت ادب در هنگام برخورد با سایرین باعث احساس خوب در همه می شود، هم کسی که مودب حرف می زند، هم کسی که آن احترام را می پذیرد. رفتار برابر قانون هر فرد باعث می شود اطرافیان احساس نمایند در محیطی زندگی می کنند که قابل پیش بینی ست و از این رو کمترین خطر متوجه آنهاست.
فشار گروهی یا فردی می تواند سازنده یا مخرب باشد. در نظر بگیرید همین آقای الف در یک مغازه وارد می شود در حالی که لباسی تمیز، کاملاً اتو کشیده و مرتب به تن دارد. با ورود او به مغازه بوی خوشی به مشام شما که در کنار او ایستاده اید، می رسد. بدون این که فکر بکنید، تحت تاثیر ظاهر آراسته وی کمی خودتان را مرتب و سعی می نمایید با احترام بیشتر صحبت کنید. ناگهان او از در مغازه سرش را بیرون می برد و آب دهانش را به زمین می اندازد و دوباره به داخل می آید و می گوید «هی کجایی؟ یه پاکت سیگار بده برم. الاف کردی ها» حالا شاید شما هم بخواهید از احترام و ادب خود بکاهید.
تداوم فشار ناشی از فرد بر روی انسانهای جامعه اگر سازنده باشد «دارایی اجتماعی» نامیده می شود. فردی که با گفتار و رفتار خوب، مودب و مطابق قانون، اطرافیان خود را به طور سازنده تحت تاثیر قرار می دهد حتی اگر از نظر مالی بدهکار باشد، جزو ثروتهای جامعه خود به شمار می رود و در صورت فقدان وی، جامعه کمبود اثر مثبت وی را احساس می کند. به عبارت دیگر، نرفتن این فرد به مکانهای جمعی که قبلاً به آنها سر می زد می تواند به کاهش کیفیت ارتباطات انسانی در آن مکانها بینجامد. حالت عکس هم صادق است. در نظر بگیرید که یک فرد محترم که جزو دارایی های اجتماعی ما محسوب می شود تصمیم بگیرد جامعه را ترک بگوید. او به اجتماع، احساس دلبستگی مثبت می کند. او نمی داند که آیا تفاوتهای زبانی و فرهنگی به او اجازه می دهد که باز از تاثیر مثبت خود روی اجتماع به اندازه کافی لذت ببرد. او نمی داند آیا احساس غربت و تبعیض ناخودآگاه در جامعه جدید روی خصوصیات مثبت وی و توان او در بروز این ویژگی ها چقدر تاثیر مخرب دارد. او نمی داند که محرومیت از لذت این که به عنوان «ثروت اجتماعی» به او نگریسته شود تا چه حد به روحیه و توان بازسازی او لطمه می زند. کسی که ثروت و دارایی یک جامعه به شمار می آید، بندرت حاضر می شود نقش مثبت خود را از دست دهد و جامعه اش را ترک گوید.
می خواهم بخشی از ثروت اجتماعی جامعه خود باشم. چکار باید بکنم؟ تمرین کردن شکیبایی و مهربانی و قانون پذیری از مهمترین کارهایی به شمار می رود که هر انسان را به ثروت اجتماعی تبدیل می کند. شاید برای کسی که تاکنون چنین نبوده، سخت به نظر برسد ولی کافی ست که لذت تبدیل شدن به بخشی از ثروت اجتماعی را بچشد. مهربانی و شکیبایی متقابل افراد چنان زندگی را راحت تر و بهتر می کند که تازه درک می شود قبلاً در چه شرایط سختی زندگی می کرده است.
ثروت اجتماعی پایان ناپذیر است. در افزایش دارایی اجتماع خود سهیم شویم.