اسفند ۱۳۹۰-
داستان مسابقه:
شما پس از یک هفته رقابت انتخاباتی با یک رقیب به عنوان رییس یک جامعه برگزیده شده اید.
در طول این یک هفته، شوربختانه، برخی از طرفداران شما و رقیب شما، خواسته یا ناخواسته، از شیوه های منفی و مخرب شخصیت طرف مقابل به طرق گوناگون استفاده کرده اند. بازتاب این بداخلاقی های تبلیغاتی به گونه ای جامعه را به دو نیمه یا سه پاره از هم گسسته است. شما به عنوان پیروز میدان و بزرگ همه افراد آن جامعه موظف هستید یکپارچگی را به این هازمان برگردانید. حتی رقیب شما با وجود پذیرفتن شکست معتقد است که شیوه های منفی تبلیغاتی زشت و نارواست. شما با تمام وجود از حرکات منفی برخی افراد مخالف خود ناراحت هستید، بسیار آزرده خاطر هستید، برخی از طرفداران شما هم از این حرکات آسیب دیده و آزرده روان شده اند، همان گونه که رقیب شما و برخی از طرفداران او هم از لحاظ شخصیتی و روحی جراحت دیده اند. شما می توانید پیروزی خود را به مثابه شمشیری گداخته بر پیکر بی رمق رقیب و طرفداران او بگذارید و برای مدتی طولانی جامعه را در چند دستگی فرو ببرید. یا شما می توانید پس از آرامش بخشیدن به طرفداران آزرده خود و زشت شمردن سوگیری منفی در تبلیغات از طرف هر کس که باشد، جامعه را به یکپارچگی و رفتارهای نیکو فرا خوانید. شما می توانید هیچ واکنشی به گذشته نشان ندهید چون باور دارید نباید مسایل زشت را بزرگ کرد و باید از رسانه ها هم خواست آنها را سانسور کنند و درباره آن حرف نزنند، خودش خودبه خود خوب می شود و نیاز به هیچ عکس العملی ندارد.
به عبارت دیگر، شما سه راه دارید:مثبت، منفی یا خنثی . البته سه راه دیگر هم وجود دارد: مثبت کاذب، منفی کاذب یا خنثی کاذب. در مثبت کاذب گفتار شما می تواند مثبت باشد اما در عمل انتقام خود را از مخالفین بگیرید. منفی کاذب که روشی غیرمنطقی به شمار می آید با انتقام گیری کلامی از مخالفین شما ولی رفتار حرفه ای به مثابه یک رییس دانا و همه شمول همراه خواهد بود. اما اگر در کلام هیچ واکنشی نباشد و در عمل واکنش باشد …
در این مسابقه، شما پیروز انتخابات ریاست هازمان بوده اید و می خواهید نخستین پیام پس از پیروزی را در رسانه ها انتشار دهید. پیام خودتان را بنویسید. می توانید آن را به عنوان «نظر» در زیر همین متن اضافه کنید.