اسفند ۱۳۹۰- سال ۱۳۶۳ یکی از دختران برومند مشغول تحصیل در دبیرستان انوشیروان با شجاعت تمام نامه گلایه آمیز خود را از آنچه خود، رفتار غیرمنطقی مدیر و معاون دبیرستان می داند، به انجمن زرتشتیان تهران می فرستد. نامه ای که حکایت از نجابت و نیک منشی یک دانش آموز خوب در شرایط غیرانسانی و دشوار روانی حاکم بر دبیرستان دارد.
جای بسی تاسف است در آموزشگاه های زرتشتیان تهران و به ویژه در مدارس دخترانه هنوز هم تاثیر بد رفتارهای غیرحرفه ای برخی از کارکنان و مدیران با دانش آموزان باعث تاثیرهای بد ماندگار آموزشی و پرورشی در روحیه این عزیزان می شود. به عبارت دیگر، همه کسانی که در زمینه آموزش و پرورش تجربه دارند می دانند که اداره آموزش و پرورش بهترین نیروهای انسانی خود را به مدارسی اختصاص می دهد که به قولی «نورچشمی» هستند و تا وقتی که مدارس ما دولتی هستند چاره ای بجز پذیرفتن پرسنل ناکارآمد ندارند. هیچ شکی نیست، تا زمانی که انتخاب پرسنل مدارس به عهده انجمن زرتشتیان تهران نباشد یا با نظارت مستقیم یا غیرمستقیم انجمن نباشد ثمربخش نخواهد بود یعنی مانند دهه های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ انجمن باید همه پرسنل را بتواند خود انتخاب و انتصاب نماید، کاری که نزدیک به نیم قرن در این مدارس مرسوم بوده است.
اکنون، آیا قوانین اجازه می دهد در یک مدرسه دولتی چنین کاری با آزادی کامل انجام شود؟ پاسخ منفی است. به عبارت دیگر، برای این که در آموزشگاه های زرتشتیان تهران همه پرسنل از سطح خوب یا عالی برخوردار باشند لازم است مدارس ما تابع قوانین مدارس غیردولتی شود: کاری که انجمن زرتشتیان تهران توان انجام آن را دارد. پرسش این جاست که آیا انجمن اراده انجام این کار را دارد؟
انجمن زرتشتیان تهران برگزیده مردم است. برگزیده مردم بودن را می توان به مثابه فرمانبردار مردم بودن هم ترجمه کرد. من به نامه آقای منوچهر جاوید مدیر محترم دبیرستان فیروزبهرام در مهرماه ۱۳۹۰ اشاره می کنم که می گفت در شرایط فعلی و با افقی که پیش روست: اداره مدارس به این ترتیب طی دو سه سال آینده غیرممکن خواهد بود و لازم است تغییری اساسی در بستر قانونی مدارس فراهم شود ک آزادی کامل برای تجهیز و به کارگیری پرسنل کارآزموده فراهم شود. البته با توجه به قهقرایی شدن شرایط در دو ماه گذشته شاید بتوان گفت خیلی زودتر شاهد عدم امکان گرداندن مدارس، با شیوه دولتی، خواهیم بود.
بحث دیگری که همواره از سوی والدین مطرح بوده است و انجمن هم دغدغه آن را دارد: تا زمانی که مدارس دولتی هستند خرید تجهیزات و سپردن آن به مدارس، به ویژه مدارس دخترانه، یک ریسک به شمار می آید. به عنوان نمونه ۵ عدد رایانه که حدود دو سه سال پیش از سوی انجمن به دبستان گیو اهدا شد، وقتی انجمن دید که از رایانه ها استفاده نمی شود، خواست آنها را بازپس بگیرد ولی با رفتار غیرقانونی و غیرحرفه ای مواجه شد یعنی اجازه بازپس گرفتن رایانه هایی که در انبار دبستان گیو خاک می خورد را به انجمن ندادند.
هم اکنون چند پرسش از هیات رئیسه انجمن گردش ۴۱ و عزیزانی که به زودی در هیات مدیره گردش ۴۲ کار را آغاز می کنند، مطرح است:
۱- چه زمانی باید جلوی آسیب روانی و کاستی پرورشی داش آموزان را در مدارس دخترانه گرفت؟ آیا این کار ضرورت و فوریت دارد یا نه؟
۲- چه زمانی باید کیفیت آموزشی و پرورشی دانش آموزان را در مدارس پسرانه بالا برد؟ آیا کار ضرورت و فوریت دارد یا نه؟
دوستانی که فرهنگی هستند و استاد دانشگاه یا از آموزگاران و پرسنل آموزش و پرورش می دانند که زمان آموزش چیزی ست که به هیچ عنوان قابل جبران نیست و هرگز نمی توان آن را به عقب برگرداند. به عبارت دیگر وقتی یک دانش آموز از کلاس دوم به سوم رفت دیگر ممکن نیست که آموزش کلاس دوم را با کیفیت عالی درک کند چون دیگر ذهن او درگیر آموزشهای جدید شده و آموزش غلط قبلی هم وجود دارد.
نگرانی دیگر
اما والدین نگران مساله اقتصادی هم هستند. اگر انجمن بتواند طرحی ارائه دهد که در بستر قانونی، مدارس را بتوان به حالت غیردولتی اداره کرد و فشار مالی وارده به خانواده ها به ویژه خانواده های دارای توان کم اقتصادی، غیرقابل تحمل نباشد، آیا تغییر وضعیت مدارس ضرورت ندارد؟ بسیار بجاست که والدین محترم با کسانی که در هیات رئیسه فعلی انجمن هستند یا هیات مدیره آینده انجمن، تماس بگیرند و نظر خود را اعلام کنند، بدین ترتیب منتخبان مردم می فهمند که آیا این کار ضروری است یا نه؟
در ضمن، از کارها و دلسوزی های آموزگاران و کارکنان کنونی خوب مدارس که در کنار پرسنل ناکارآمد همچنان ناامید نمی شوند و به صورت حرفه ای و درست کارشان را ادامه می دهند سپاسگزاری می کنیم.