سلامت مینوی (معنوی) در آیین زرتشتی و ایران باستان

کیمیاگر من
ژانویه 4, 2017
روسیاهی برای زغال
ژانویه 4, 2017

سلامت مینوی (معنوی) در آیین زرتشتی و ایران باستان

دی ۱۳۹۱-

تردیدی وجود ندارد که «سلامت مینوی» نقش بزرگی در شفای بیماران در امروز و فردای دنیای پزشکی ایفا می کند. به عبارت دیگر، دستگاه ایمنی و کارکرد سایر اجزای بدن به گونه ای تحت تاثیر عوامل غیرمادی، روحیات و حالات ذهنی و روانی فرد دچار تغییر و دگرگونی می شوند. روش این تاثیرگذاری تا حدودی با بررسی فیزیولوژی دستگاه عصبی و غدد درون ریز قابل درک است اما هنوز بخشهایی از آن بر دانش محدود آدمی آشکار نشده است.

در دین بهی (آیین زرتشتی) که یکتاپرستی بر سه پایه «اندیشه نیک، گفتارنیک و کردارنیک» استوار گشته، بدیهی است که اندیشه و آرامش خاطر در تندرستی و زندگی انسان بسیار مورد تاکید قرار دارد و در جای جای گاتها (کتاب آسمانی زرتشتیان) و اوستا (مجموعه نیایشهای سپندینه) بر اهمیت آرامش اندیشه و عوامل مینوی که قابل تعبیر به همان سلامت مینوی است، سفارش شده است.

سلامت مینوی به رنگ اسطوره و افسانه

از نوشتارهای کهن چنین برمی آید که اشوزرتشت (حضرت زرتشت) خود بر طب گیاهی تسلط داشته و روزها و ماه هایی را که در بین شهرها در حرکت بوده اند، به جمع آوری گیاهان دارویی می پرداخته اند و در آبادی بعدی از آن برای درمان مردم استفاده می کرده اند.

همچنین داستان مشهوری ست که اشوزرتشت در بلخ و در دربار کی گشتاسب (پادشاه کیانی) با شفا دادن اسب دوست داشتن پادشاه اجازه حضور نزد کی گشتاسب و فراخوانی وی به دین بهی را یافت. شاید پیامبر ایرانی برای شفای این اسب علاوه بر راه های مادی از امکانات مینوی هم استفاده کرده باشد.

سلامت مینوی در کتاب آسمانی و ادبیات دین بهی

در بخشی از بند ده یسنای ۴۸ از گاتها چنین آمده: «کی این نوشیدنی پلید مستی آور برخواهد افتاد، چیزی که مردم فریبان زشت کردار به وسیله آن دیگران را می فریبند و هوش و خرد آنان را می زدایند.» توجه به سلامت ذهنی و مینوی و لزوم دوری از نوشیدنی عصاره گیاه «هوم» که پیش از اشوزرتشت بیش از حد مورد استفاده بود، به وضوح در این جا دیده می شود.

همچنین همه زرتشتیان بر این باور هستند که خواندن «ورهرام یشت» (یکی از بخشهای مهم اوستا) باعث تسریع و تسهیل شفای بیماریهای سخت می شود. مشخص است که زمزمه مداوم این یشت با مفهوم ژرفی که مبنی بر پشتیبانی همه جانبه ایزد ورهرام از آدم دارد، آرامش خاطر یا به تعبیری سلامت مینوی را به بیمار باز می گرداند و زمینه تسهیل شفا را فراهم می آورد.

در اردیبهشت یشت (بخشی از اوستا) از واژه «بیشه زه» به معنای «آسیب زدا» استفاده شده که در زبان پهلوی (زبان رایج دوران ساسانیان) به «بیشه زک» تبدیل شده و به نظر می رسد همانا ریشه کلمه پارسی پزشک باشد. طبق این بخش از اوستا پزشکان به ۵ دسته بودند: داتو بیشه زه (دندانپزشک)؛ کرتو بیشه زه یا جراح          (kretu beysha-za) مانند همان کسی که رستم را به روش رستم زاد (سزارین) از شکم رودابه زاد؛ اشوبیشه زه یا پزشکی که از راه پاکی و گسترش بهداشت به تندرستی افراد کمک می کرده؛ اوروه بیشه زه یا پزشک متخصص گیاهان دارویی که در واقع حکم دارو درمانگر را داشته و درنهایت مانتره بیشه زه که به نظر می رسد با «اهو بیش» که در گاتها به آن اشاره شده یکی باشد.

«اهو بیش» به معنای درمانگر زندگی است. به نظر می رسد ضمن این که همه پزشکان به اهمیت آرامش خاطر و سلامت مینوی اهمیت می داده اند اما اهوبیش که یکی از دسته های مغان به شمار میآمده است با استفاده از ابزارهای گوناگون از جمله کلام سپندینه و واژهای روحانی آرامش ذهن و روح را به بیمار باز می گردانده است و درمان و شفای وی را تسهیل و تسریع می نموده است.

در دوره ساسانیان، اوستای تندرستی به نیایشها و دعاها افزوده شده که از عناصر گوناگون مینوی برای بازگشت تندرستی یا حفظ آن یاری می گیرد.

سلامت مینوی در باور عامه زرتشتیان امروزی

زرتشتیان امروز علاوه بر آنچه در بالا یاد شد، از زیارتگاه های خود هم برای شفای بیماران یاری می خواهند. مشهورترین جای سپندینه زرتشتیان جهان در نزدیکی یزد واقع است و «پیر سبز» یا چک چک نام دارد. شاید ریشه این کاری که امروز انجام می شود چیز کاملتری بوده است. شاید در گذشته با کمک گرفتن از اهو بیش هایی که در این جاهای سپندینه به نیایش می پرداخته اند به سلامت مینوی بیماران کمک بیشتری می شده و در واقع از اندرزها یا کلام سپندینه برای تاثیرگذاری عوامل مینوی و غیرمادی در کنار سایر درمانها در بازگشت تندرستی استفاده می شده است.

همچنین زرتشتیان به «چشم زخم» اعتقاد دارند. با توجه به پیشرفت علوم و توان اندازه گیری میزان  انرژی های کم قدرت چنین به نظر می رسد که عوامل غیرمادی و مینوی منفی که از برخی منابع بداندیش برقرار می گردد، قابل تعبیر به همان «چشم زخم» باشد. به عبارت دیگر به نظر می رسد انرژی ها و نیروهای بدن هر فرد در حالت سلامت به صورت میادین منظم انرژی در اعضای مشخصی قرار دارند. شاید برخی عوامل غیرمادی می توانند این نظم را بر هم زده و سلامت بدن را دچار اختلال کنند و برعکس عواملی مانند واژه های سپنینه یا سایر عوامل آرامش زای اندیشه می توانند این نظم را بازگردانند.

سپاسگزاری

در این نوشتار از نوشته های استاد ارجمندم آقای بوذرجمهر پرخیده و نوشتار دوست گرانقدر مهربان پولادی بسیار سود برده ام و از این عزیزان سپاسگزارم.
نکته:این نوشتار به سفارش هفته نامه سلامت آماده شده  و در آن به چاپ رسیده است. ب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *