شهریور ۱۳۹۱-
برای دیدن از آتشکده آذرگشسب که یکی از آثار دارای ثبت جهانی یونسکو و از میراث فرهنگی بشریت به شمار می آید، بهتر است صبح زود از زنجان به راه بیفتید.
شب قبل در هتل قصر زنجان سکونت کردیم. اگر چه موقعیت هتل در مرکز شهر بسیار عالی است ولی اصلاً هتل خوبی نیست. با وجودی که از ۴۰ روز قبل پول اتاق سه تخته پرداخت کرده بودیم، اتاق دو تخته به ما دادند و اتاق به ویژه حمام آن بسیار بد بود و این برای مسافری که یک شب می خواهد در جایی بیاساید واقعاً خوب نیست ولی به هر حال می شد خوابید.
صبح زود یعنی ساعت ۶ از زنجان به راه افتادیم و از کنار راه آهن وارد جاده بیجار شدیم بلافاصله پس از نخستین ایستگاه پلیس راه، یک راه در سمت غرب وجود دارد که با تابلو روی آن نوشته «تخت سلیمان ۱۲۰ کیلومتر». جاده بدی نیست ولی پر از کامیونهایی است که به سمت یک معدن در نزدیکی آتشکده آذرگشسب در حال تردد هستند. محوطه بیرون آتشکده آذرگشسب جای خوبی برای اطراق است. حتی می توان در صورت داشتن چادر و وسایل خواب شب را آن جا گذراند. وجود یک دکه با کمی خوراکی، منبع آب نوشیدنی و سرویس بهداشتی آن جا را به مکان خوبی برای اطراق تبدیل کرده است.
ابتدا یکی از کارکنان زحمتکش میراث فرهنگی توضیحات مبسوطی درباره چگونگی شکل گیری دریاچه ی رسوبی مقابل آتشکده ارائه داد. او گفت که عمق دریاچه در نقاط گوناگون بین ۴۰ تا ۱۲۰ متر است و آب آن به دلیل املاح رسوبی زیاد برای نوشیدن مناسب نیست. این دریاچه در واقع حوضچه یک چشمه به شمار می آید که رسوبات دور آن خشک شده اند و طی ۲ میلیون سال یک مخزن عظیم آب در آن جا پدید آورده اند که ما به آن دریاچه می گوئیم. آب دریاچه از دو راه به کشتزارهای اطراف می رسد که یکی از راه ها که قدیمی تر است با رسوبگذاری به شکل یک دیوار در آمده است.
بعد از اشیای دیدنی و نقشه موجود در موزه (تالار شورا باقی مانده از زمان ایلخانی) همراه با توضیحات جالب راهنما، بازدید کردیم و از کاخ و آتشکده ساسانی نیز. اگر بخواهید به درستی و کامل از این اثر جهانی بازدید کنید به ۲ تا ۳ ساعت وقت نیاز دارید. نزدیکی آن جا تپه ای به ارتفاع حدود یکصد متر وجود دارد که آن هم یک مخزن رسوبی حاصل از فوران چشمه است ولی امروزه خشک شده و مانند یک زندان به نظر می رسد.
ازآتشکده آذرگشسب جاده را به سوی تکاب ادامه دادیم. در تکاب با پرسیدن از مردم می توانید راه را به سوی «غار کرفتو» ادامه دهید. غار کرفتو که دست ساخته بشر است در زمان مادها در ۴ طبقه برای مصارف گوناگون تعبیه شده است. توصیه می کنم ناهار را همراهتان داشته باشید. در اطراف غار محوطه سازی زیبایی همراه با سرویس بهداشتی و لوله کشی آب آشامیدنی تا نزدیک غار انجام شده و می توانید در قسمتهای غار مانند بساط پهن کنید و ناهار بخورید. بازدید از غار به یک ساعت وقت نیاز دارد. جاده تکاب به غار کرفتو به مسافت ده کیلومتر شنی است.
پس از گذشتن از غار کرفتو، جاده را به سمت سقز ادامه دادیم. وقتی از روی نقشه راه خاکی سوته- چناران را دیدیم تصمیم گرفتیم آن را امتحان کنیم و وارد جاده ای شدیم که روی تابلوی آن نوشته بود «سوته». ابتدای جاده آسفالت بود ولی حدود ۲۶ کیلومتر از آن خاکی و نسبتاً کوهستانی بود. گذر کردن از این راه با ماشین های شاسی بلند کار سختی نیست ولی با خودرو سواری عادی به مهارت و حوصله نیاز دارد. اما در عوض در راه می توانید از روستای «قامیشله» دیدن کنید و زندگی بکر آن جا و مهمان نوازی مردم خوب آن را تجربه کنید.
وقتی به انتهای جاده خاکی یعنی سوته می رسید یک تابلو جهت «مریوان» را نشان می دهد. این جاده به طور کامل آسفالت نیست و متاسفانه عدم رسیدگی مسوولین به استان سبز کردستان را در این جاده به خوبی احساس می کنید. هر پنج تا شش کیلومتری که می روید یک مسافتی خاکی است و جاده آسفالت هم به نظر می رسد که مال ۴۰ سال پیش باشد.
در بسطام ایست بازرسی جلوی ما را گرفت و خواست صندوق عقب را بازدید کند. وقتی فهمید از چه راهی آمده ایم تعجب کرد. جاده چناره تا مریوان بسیار زیباست ولی پیچ هم زیاد دارد و آسفالت آن کمی بهتر است.
مریوان را با دریاچه بسیار زیبای زریبار می توان شناخت. در هتل زریبار که هتل قابل قبول و خوبی است سکونت کردیم. آگر در روزهای تعطیل در مریوان هستید بهتر است همیشه در اول وقت به فکر غذا باشید چون امکانات رستورانهای شهر کشش شمار بالای مهمانان در تعطیلات را ندارد. در کنار دریاچه امکان قایق سواری، پاروزنی و پدالو فراهم است. نزدیک غروب عده ای هم به شنا در آب می پردازند.
علاوه بر رستوران هتل زریبار و رستوران مهمانسرای جهانگردی (که دید و منظره عالی از دریاچه دارد) و رستورانهای ماهی کباب در اطراف دریاچه که طعمی جدید از ماهی را به شما معرفی می کنند. درون شهر هم چندین رستوران وجود دارد، از جمله فست فود آتیش که غذای آن قابل قبول است.خرید ارزان بازار مریوان از دیگر جاذبه های آن است.
یک روز صبح به سمت اورامان تخت حرکت کردیم. حدود ساعت ۱۰ از هتل بیرون رفتیم و نزدیک ساعت ۵ عصر بازگشتیم. وقتی از مریوان به سوی سندج حرکت کردیم پس از گذشتن از شهر «کانی دینار» به یک شهر کوچک رسیدیم که کمی پس از پاسگاه راهنمایی و رانندگی آن یک سه راه بود که به سوی اورامان می رفت.
در «دزلی» مغازه های کوچک فروش نان محلی (کلانه) و دوغ محلی سر بر می آورند ولی عجله نکنید: تا اورامان تخت می توانید در هر روستایی از کلانه و دوغ محلی نوش جان کنید. در راه یک سه راهی هست که سربازان نیروی زمینی هم در آن به چشم می خورند. آن طرفی که نوشته «پاوه» ادامه جاده است. برای رسیدن به اورامان تخت باید راه دیگر را که به سوی شرق می رود برگزینید.
در اورامان تخت فقط به دیدن مقبره پیر شالیار اکتفا نکنید حتماً به بازار آن سر بزنید. مردم مهربان اورامان شما را راهنمایی می کنند که از چه مسیری با خودرو راه سنگفرش را بپیمائید و در انتها جای پارک خودرو هست. در بازار کوچک آن می توانید صنایع دستی، عسل طبیعی، فرآورده های گیاهی دیگر و بستنی بیابید. حتماً پس از بازدید از بازار در کوچه های پله دار آن قدم بزنید و به علامتهای خورشید مانند که در بالکن بسیاری از آنها دیده می شود توجه کنید. در سالهای بسیار دور نوک کوهی که اورامان تخت بر دامنه آۀن خوابیده، آتشگاه مهمی برای ارتباط و پیامرسانی بوده است. مردم می گویند هنوز خرابه های آن آتشگاه وجود دارد.
در راه برگشت اگر چه هتل اورامان، یک رستوران دارد ولی توصیه می کنم برای این که حس و حال تازه ای پیدا کنید در رستورانهای کوچکتر که در روستاهای موجود در راه برگشت قرار دارند ناهار بخورید. کباب چنجه و کوبیده ای که در رستوران «قه لاخانی» در روستای «دره کی» خوردیم بسیار عالی بود و دوغ محلی به لذت آن افزود. می توانید دوغ بیشتری هم بخرید یا بخواهید برای شما دنده گوسفند کباب کنند و نوش جان کنید. حتماً یک روز غروب به محل مهمانسرای جهانگردی مریوان بروید و غروب را از آن بالا نظاره کنید. ببینید چطور خورشید، آتش به جان آب می زند و سپس دورادور دریاچه نقره ای می شود و قلب آن طلایی می ماند و در نهایت به یک دریاچه نقره بدل می شود.
جاده مریوان- سنندج زیباست ولی با احتیاط برانید و اگر بخواهید در کنار جاده و در قهوه خانه های محلی کمی لذت هم ببرید باید ۳ ساعت وقت کنار بگذارید. از سنندج تا قروه جاده خوب است اما دقت کنید که هرازگاهی جاده ی یکطرفه به دو طرفه بدل می شود. در قروه برای ناهار سراغ چلوکبابی باباطاهر را بگیرید. اگر با جاده های شنی مشکل ندارید و می خواهید روستاهای بیشتری را ببینید پس از خروج از قروه راهی در شمال جاده است که تابلو دارد: «دلبران».از دلبران به سمت باغلویجه ادامه مسیر دهید و سپس از راه شنی به نی بند و بهارلو می رسید. همه این روستاها دیدنی و زیبا هستند. از بهارلو همچنان راه شنی تا شهر گل تپه ادامه می یابد. در گل تپه به تابلوهای راهنما دقت کنید و به طرف «کبودرآهنگ» یا «تهران» حرکت کنید. جاده فرعی بسیار زیبا و آسفالت گل تپه را به کبودرآهنگ متصل می کند. میتوانید از خیار و هندوانه تازه برداشت شده کشاورزان به قیمت ارزان بخرید.
از کبودرآهنگ راه را به سمت فامینن و ساوه و در نهایت تهران ادامه دهید.