تیر ۱۳۹۲-
سپنتا نیکنام نخستین ایرانی زرتشتی ست که به هموندی شورای شهر یزد در آمده است. این خبر در بسیاری از وب سایت ها و خبرگزاریها منتشر شد. وب سایت محترم تابناک هم اگرچه بالحن تازه به بیان این خبر پرداخت اما در متن آن جمله ای دوپهلو همچنان به بازی با احساسات جامعه ایرانیان زرتشتی ادامه می دهد. جا دارد بنویسم که تابناک کارنامه تاریکی در جریحه دار کردن احساسات ایرانیان زرتشتی و شاید سایر ادیان رسمی و قومیتهای ایران دارد.
گفتم این بار مانند دیگران با استناد به اسناد و آمار و ارقام، بی معنا بودن جمله دوپهلو نویسنده محترم تابناک را تحلیل نکنم. تصمیم دارم این بار شیوه ای نو به کار ببرم.
من خودم را در جای نویسنده محترم خبر مزبور در سایت تابناک و تا حدودی به جای دست اندرگاران آن فرض می گیرم. موقع استخدام یک فرمی به من دادند امضا کنم که در یکی از بندهای آن اشره شده بود به «التزام عملی به نظام و قانون اساسی جمهوری…». من هم امضا کردم یعنی آن را پذیرفته ام. اکنون به عنوان یک نویسنده با التزام عملی به موارد بالا می خواهم بنویسم.
التزم عملی یعنی چه؟ یعنی این که موقع نوشتن، اصول نظام و قانون اساسی را رعایت کنم. برای این که کار ساده تر شود اصل اول نظام را امام و انقلاب در نظر می گیرمو بنا به گفته امام مهمترین رمز پیروزی انقلاب «وحدت» بود و هنوز هم هست. پس می نوشتم:
«جامعه فهیم یزد بار دیگر پایبندی خود را به رمز پیروزی ملت ایران یعنی وحدت به اثبات رساندند و به دور از هرگونه تبعیض کسی را که برای پیشرفت شهر بهتر دیدند برگزیدند و یکی از آنها سپنتا نیکنام، فردی زرتشتی ست.»
برای قانون اساسی و التزام عملی به آن چه؟ می نوشتم:
انتخاب نیکنام بار دیگر اجرای درست مردم سالاری و برابری های مندرج در اصول متعدد قانون اساسی کشور را متبلور ساخت.»
و پرواضح است که رهبر بزرگوار همواره علاوه بر وحدت به حضور موثر همه اقشار و گروه های مردم در صحنه و دوری از هرگونه تفرقه افکنی و پرهیز ازهمسویی با مداخلات نرم دشمن تاکید دارند و من هم به عنوان همان نویسنده فرضی تابناک برای التزام عملی خودم می افزودم:
«هشیاری مردم یزد باعث شد نامزدی نیکنام به عنوان یک ایرانی زرتشتی به یک فرصت تاریخی تبدیل شود و نه تنها کسی نتوانست تفرقه ای پدید آورد بلکه تاکیدی شد دوباره بر حضور فعال همه ادیان و قومیتهای کشور در صحنه های گوناگون که می تواند باعث پیشرفت و آبادانی سریع تر ایران گردد.»
همان موقع یکی از دوستانم که مطالعه کمی دارد ولی پرمدعاست به من گفت: دوست دارم باز هم حال زرتشتی ها رو بگیری و یه تیکه بهشون بندازی! ببین مثلا این جمله رو که دوپهلو هم هست بگذار توش که عصبانی شون کنیم! کلی هم تعداد کلیک سایت بالا می ره! اگرچه من هم از شیطنت بدم نمی آمد ولی به عنوان یک نویسنده حرفه ای و از آن مهمتر فردی ملتزم به نظام و قانون اساسی هرگز حاضر نمی شدم آب به آسیاب دشمن بریزم و با تاکتیکهای نرم تفرقه افکنی همسو شوم.
هم اکنون که فکر می کنم می بینم بسیاری از مشکلات جامعه به همین دلیل ساده است که به بسیاری از مدیران ارشد و بسی بیشتر از مدیران میانی کشوری و لشکری آموزش نمی دهد که التزام عملی به نظام و قانون یعنی چه.به عنوان نمونه بسیاری از معضلات ایرانیان زرتشتی مانند تجاوز به زمینهای قصرفیروزه تهران و عدم پرداخت حقوق قانونی ایرانیان زرتشتی در رابطه با آن، تجاوز به حریم دخمخ تاریخی یزد، عدم تعمیر و مرمت دبیرستان تاریخی انوشیروان در منطقه شش تهران که به ثبت ملی در سازمان میراث فرهنگی رسیده و… شاید از عدم التزام عملی مسوولین به موارد مربوطه سرچشمه می گیرد.
به هر ترتیب این نوشتار به منزله دست دوستی از جانب ما بود. اکنون یک سوال: شما دست در دست ما می گذارید به مهر؟